حشو یا زائدنویسی یکی از چالشهای رایج در نوشتن متون مختلف است. بسیاری از ما بدون اینکه متوجه باشیم، از کلمات و عبارات اضافی در نوشتههای خود استفاده میکنیم. اما نکته جالب اینجاست که حشو همیشه هم ایراد محسوب نمیشود! اگر به درستی از آن استفاده شود، میتواند به یکی از زیباترین عناصر ادبی تبدیل شود و حتی به متن ریتم و تأکید خاصی ببخشد.
حشو به معنای استفاده از کلماتی است که حذف آنها لطمهای به مفهوم اصلی جمله وارد نمیکند. در واقع، گاهی این تکرارها غیرضروری و مخل روانی متن هستند، اما در برخی موارد، میتوانند به متن تأکید، موسیقی و یا حتی زیبایی خاصی ببخشند.
در ادامه این بلاگ، انواع حشو را بررسی کرده و روشهای استفاده درست از آن را توضیح میدهیم. اما اگر مترجم هستید و میخواهید عمیقتر با حشو آشنا شوید و یاد بگیری که چطور از آن در ترجمههای خود بهدرستی استفاده کنید، میتوانید در ترم چهارم دوره سیستمایتک مترجمی پلتفرم لیکو شرکت کنید. در این دوره، نهتنها نحوه پرهیز از حشو غیرضروری را خواهید آموخت، بلکه یاد میگیرید چطور از این عنصر ادبی بهصورت آگاهانه و خلاقانه استفاده کنید تا متنهایی روان، جذاب و تأثیرگذار بنویسید.
در این مقاله میخوانیم :
حشو چیست؟
حشو در لغت به معنای «پر کردن، انباشتن» است و حتی به الیافی از جنس پنبه یا پشم که برای پر کردن بالشت استفاده میشوند نیز اطلاق میشود. اما همانطور که پیشتر گفتیم، در اصطلاح ادبی و زبانی، حشو به استفاده از کلمات یا عباراتی گفته میشود که از نظر معنایی ضرورتی ندارند و با حذف آنها، تغییری در مفهوم جمله ایجاد نمیشود.
حشو همیشه هم نکوهیده نیست؛ گاهی موجب تأکید، زیبایی یا حتی آهنگین شدن متن میشود. اما اگر بیدلیل و بیش از حد در نوشتار به کار رود، میتواند به روانی متن آسیب بزند.
به طور کلی، حشو به سه دسته تقسیم میشود:
- حشو قبیح: زائدنویسیای که متن را سنگین و غیرضروری میکند و معمولاً توصیه میشود از آن پرهیز شود.
- حشو متوسط: نوعی از حشو که در برخی موارد قابل قبول است اما بهراحتی میتوان آن را حذف کرد.
- حشو ملیح: حشوای که جنبه زیباییشناسی دارد و میتواند متن را جذابتر کند.
در ادامه، هرکدام از این موارد را با جزئیات بیشتری توضیح میدهیم تا بتوانید حشو را بهدرستی تشخیص داده و از آن به بهترین شکل استفاده کنید.
حشو قبیح: زمانی که اضافات، زیبایی متن را از بین میبرند
حشو قبیح به نوعی از حشو گفته میشود که کاملاً زائد است و حضور آن نهتنها به جمله کمکی نمیکند، بلکه باعث از بین رفتن روانی، زیبایی و بار معنایی آن میشود. این نوع حشو معمولاً باعث طولانی شدن غیرضروری متن میشود و بهتر است هنگام نوشتن، از آن پرهیز کنیم.
به طور کلی، حشو قبیح را میتوان در ۶ دسته اصلی طبقهبندی کرد. در هر متن، اگر با یکی از این ۶ مورد روبهرو شدید، حذف آن ضروری است، چرا که به ساختار کلی جمله آسیب میزند و خوانایی را کاهش میدهد:
استفاده از دو واژه مترادف از دو زبان مختلف در کنار هم
- مثال: شب لیلةالقدر یا فرشته ملکالموت
- در این موارد، یک واژه کافی است و استفاده از هر دو، جمله را ناموزون میکند.
تکرار کلمات مترادف در یک زبان
- مثال: پس بنابراین یا فریضه واجب
- این ترکیبات باعث زائد شدن جمله میشوند و یکی از واژهها را میتوان بدون تغییر در معنا حذف کرد.
استفاده از دو کلمه مترادف در یک جمله با فاصله از یکدیگر
- مثال: امروزه… معاصر یا سن… سالگی
- این نوع حشو معمولاً در متنهای ناآگاهانه به کار میرود و خواننده را دچار سردرگمی میکند.
استفاده از دو کلمه که یکی معنی دیگری را میرساند
- مثال: برعلیه یا صعود به بالا
- در این موارد، یکی از کلمات اضافه است و میتوان آن را حذف کرد.
بهکارگیری صفتی که ویژگی جدیدی به موصوف اضافه نمیکند
- مثال: روغن چرب یا قند شیرین
- از آنجایی که ذات این کلمات مشخص است، استفاده از صفت اضافی ضروری نیست.
رعایت نکردن قواعد زبان که ترکیبهای هممعنی ایجاد کند
- مثال: شهرک کوچک یا تاب و تحمّل
- این نوع حشو گاهی در متون ادبی دیده میشود، اما در متنهای رسمی و علمی بهتر است از آن اجتناب شود.
البته مورد ششم را نمیتوان همیشه در دسته حشو قبیح قرار داد. در گذشته، شاعران و نویسندگان بزرگ ایرانی از این سبک برای تأکید و زیبایی در آثار خود استفاده کردهاند. اما در متون امروزی، نبود آن آسیبی به جمله وارد نمیکند و در بسیاری از مواقع، حذف آن توصیه میشود.
در ادامه، انواع دیگر این آرایه ادبی را بررسی خواهیم کرد تا ببینیم کدام یک میتواند به متن زیبایی ببخشد و کدام یک بهتر است حذف شود.
حشو متوسط: نه مضر، نه ضروری
حشو متوسط برخلاف نوع قبلی، تأثیر منفی روی معنای جمله ندارد، اما حضور آن نیز لزوماً ضروری نیست و در واقع، بیشتر جنبه تأکیدی دارد و میتوان آن را بهعنوان بخشی از سبک نویسنده یا گوینده در نظر گرفت.
این نوع حشو باعث کاهش وضوح جمله نمیشود، اما حذف آن نیز تغییری در مفهوم جمله ایجاد نمیکند. به عبارتی، جمله با یا بدون آن، همچنان همان معنا را منتقل میکند.
مثالهایی از حشو متوسط:
- کم و کاست
- عیب و نقص
- صبر و شکیبایی
- دروغ و کذب
در بسیاری از موارد، این ترکیبات بهدلیل عادتهای زبانی یا آهنگین کردن جمله به کار میروند. با این حال، در نوشتار رسمی، حذف حشو متوسط میتواند باعث ایجاز و روانتر شدن متن شود.
در ادامه، به حشو ملیح میپردازیم که برخلاف دو نوع قبلی، نهتنها زائد محسوب نمیشود، بلکه میتواند به زیبایی و تأثیرگذاری متن کمک کند.
حشو ملیح: زیباییای که در تکرار نهفته است
حشو ملیح نهتنها زائد و اضافی محسوب نمیشود، بلکه باعث تأثیرگذاری و زیبایی دوچندان متن میشود. در واقع، این نوع حشو یکی از آرایههای ادبی پرکاربرد است که شاعران و نویسندگان از آن برای تقویت بار احساسی و موسیقایی کلام خود استفاده میکنند.
نمونهای از حشو ملیح در شعر فارسی:
به این بیت از شرفالدین اصفهانی توجه کنید:
دی، که پایش شکسته باد، برفت
گل، که عمرش دراز باد، آمد
در این بیت، عبارتهای «که پایش شکسته باد» و «که عمرش دراز باد» نمونهای از حشو ملیح هستند. نفرین اول و دعای دوم، علاوه بر ایجاد تقابل معنایی، به موسیقی شعر نیز لطافت خاصی میبخشند.
کاربرد حشو ملیح
نویسندگان و شاعران ایرانی از حشو ملیح به سه روش عمده استفاده میکنند:
تکرار برای تأثیرگذاری بیشتر
- گاهی نویسنده یا شاعر برای تأکید بر یک معنا، همان موضوع را با واژههای مختلف بازگو میکند.
- مثال:
- او همیشه در حال تلاش و کوشش است.
- در این جمله، تلاش و کوشش معنای نزدیکی دارند، اما کنار هم آمدنشان تأکید بیشتری ایجاد میکند.
ایجاد تأکید و اهمیت دادن به موضوع
- حشو ملیح زمانی به کار میرود که نویسنده بخواهد بر یک مفهوم خاص تأکید کند و اهمیت آن را در ذهن مخاطب برجستهتر سازد.
- مثال:
- حتماً و بیشک این کار را انجام بده!
- واژههای حتماً و بیشک هر دو مفهوم اطمینان را میرسانند، اما ترکیب آنها تأکید بیشتری به جمله میدهد.
آهنگین کردن و ایجاد موسیقی در متن
- این روش بیشتر در اشعار و متون ادبی دیده میشود. شاعران از حشو ملیح برای ایجاد ریتم، هماهنگی و لطافت در شعر خود بهره میبرند.
- مثال:
- به راه بادیه رفتند و راهباز آمدند. (سعدی)
- در این مصرع، راه بادیه و راه بازآمدن نوعی هماهنگی موسیقایی ایجاد کردهاند که باعث خوشآهنگ شدن شعر شده است.
کلام آخر
استفاده از حشو ملیح، هنری پیچیده و ظریف است. مرز باریکی بین زیبایی متن و زائدنویسی وجود دارد که عبور از آن میتواند متن را از حالت دلنشین به حالت نامفهوم و سنگین تبدیل کند. نویسنده یا مترجم باید آگاهانه عمل کند تا حشو به جای افزودن تأثیر مثبت، باعث کاهش معنا و ایجاد سردرگمی برای خواننده نشود.
در ترجمه متون، حشو و اضافهنویسی یکی از رایجترین مشکلات است. بسیاری از مترجمان، به دلیل ترجمه تحتاللفظی یا تلاش برای روانتر کردن متن، ناخواسته دچار حشو قبیح میشوند و متن را از حالت طبیعی خارج میکنند. در مقابل، برخی نیز بهدرستی از حشو ملیح برای تأکید و زیبایی ترجمه استفاده میکنند.
اگر میخواهید بهصورت اصولی و درست، استفاده از حشو را در ترجمه یاد بگیری، پیشنهاد میکنم به دوره آموزش ترجمه که در بستر لیکو آکادمی برگزار میشود سر بزنید. در این دوره، اساتید باتجربه تمام نکات لازم درباره پرهیز از زائدنویسی و استفاده صحیح از حشو ملیح را بهصورت کامل آموزش میدهند.